دسته : معارف اسلامی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 20 KB
تعداد صفحات : 31
بازدیدها : 182
برچسبها : انسان شناسی ابعاد وجودی انسان
مبلغ : 2000 تومان
خرید این فایلمقاله حاضر با مطالب کلی شامل: انسان شناسی در چارچوب معارف بشری و حوزه معارف دینی، شاخص های اصلی انسان شناسی از منظر اسلام، مفاهیم و دلایل طبیعت مشترک انسانى، ویژگى هاى سرشت انسانى، اسلام و ابعاد وجودی انسان، تحت عنوان انسان شناسی و ابعاد وجودی انسان تهیه گردیده است. در انتها نیز منابع مقاله ذکر شده است.
دو اصطلاح انسان شناسی و مردم شناسی ترجمه انگلیسی و فرانسوی اصطلاحات Anthropologie و ethnologie است که از نظر ریشه لغوی هم معنا و معادلند. اولی از ریشه یونانی Anthropos به معنی انسان و دومی از ریشه یونانی Ethnos به معنی قوم و مردم گرفته شده است. واژه آنتروپولوژی برای اولین بار توسط ارسطو مورد استفاده قرار گرفت و منظور او علمی بود که در جهت شناخت انسان تلاش کند.
اصطلاح انسان شناسی نخستین بار در کشورهای انگلیسی زبان در ابتدای قرن بیستم رایج شد و به شاخه ای علمی درباره موضوع انسان اطلاق می شد که در پی مطالعه این موجود و زندگی اجتماعی او در مفهومی بسیار گسترده بود، از این رو موضوع مورد علاقه انسان شناسی مطالعه جوامع موسوم به ابتدایی بود، هر چند که حوزه ای گسترده تر از این محدوده می خواست.
اصطلاح مردم شناسی نیز در آغاز قرن بیستم عمدتا به مفهوم مطالعه انحصاری جوامع ابتدایی، اقوام و قبایل و... بود. در فرانسه واژه مردم شناسی تا مدت ها معادلی برای واژه انگلیسی آنتروپولوژی بود اما امروز گرایش بسیاری به جایگزینی مردم شناسی با انسان شناسی وجود دارد. واژه انسان شناسی در فرانسه مدت ها تنها مفهوم انسان شناسی طبیعی را می رساند، یعنی مطالعه ریخت شناسی نژادهای انسانی. در دهه 50 قرن بیستم، استراوس واژه انسان شناسی را به معنایی که انگلیسی زبانان آن را به کار می بردند وارد زبان فرانسه کرد. نزد او انسان شناسی در آن واحد هم به معنای شناخت تالیفی از سازمان یافتگی جوامع باستانی بود و هم به صورتی عام تر به مفهوم مطالعه عمومی انسان.
با توجه به مباحثی که ارائه شد، می توان این نتیجه کلی را به دست آورد که در انسان شناسی ما دنبال شناخت انسان هستیم، و از آن جا که انسان موجودی است بسیار پیچیده و دارای ابعاد و شئون وجودی مختلف، که بررسی و تحقیق همه آنها در یک شاخه علمی امری نا ممکن به نظر می رسد، لذا هر شاخه ای از معرفت که به گونه ای، ساحتی از ابعاد وجودی انسان را مورد بررسی قرار دهد، شایسته عنوان انسان شناسی خواهد بود. پس عنوان جامع انسان شناسی شامل همه شاخه های علمی خواهد بود که به بررسی و شناخت و تحلیل بعد یا ابعادی از ساحت های وجودی انسان یا گروه و قشر خاصی از انسان ها می پردازد. ...
نخستین شاهد بر طبیعت مشترک آدمیان، این واقعیت است که انسان داراى دستگاه شناختى و ادراکى ویژه اى است که به کمک آن به عمل قیاس و استنتاج قادر مى شود و مى تواند به معلومات جدیدترى برسد.
شاهد دیگر بر وجود طبیعت مشترک، وجود گرایش ها و تمایل هاى فراحیوانى عام در میان انسان هاست. علم خواهى و حقیقت جویى، فضیلت خواهى و کمال طلبى، زیبایى طلبى، جاودانگى طلبى، نمونه هایى از این نوع گرایش هاى اصیل و فطرى هستند. معناى اصیل و فطرى بودن آنها آن است که روح هر انسانى، ملازم و همراه با این تمایلات است. علل و عوامل خارجى در رشد و فعلیت یافتن آنها و در میزان شدت و ضعف این تمایلات دخالت دارند، اما تاثیرى در اصل پیدایش و تکوین آنها ندارند.
سومین میدان جست وجوى طبیعت مشترک، توانش ذاتى بشر است. توانایى فراگیرى زبان و تفهیم و تفاهم از طریق نمادهاى اعتبارى، استعداد رسیدن به مدارج عالى کمالى و قدرت خودسازى، از جمله توانش هاى انسانى است که از عناصر طبیعت مشترک انسانى به شمار مى آید و از آغاز تولد با هر انسانى همراه است و عوامل دیگر صرفا در تقویت و تضعیف و یا شکوفایى آنها نقش بازى مى کند. این توانش ها نیز دلیل وجود طبیعت مشترک انسانى است.
در آیات و روایات نیز مضامینى وجود دارد که با صراحت یا به طور ضمنى، بر وجود حقیقت ویژه انسانى و طبیعت مشترک انسان ها اشاره دارد.
حکماى اسلامى در بحث هاى مربوط به شناخت شناسى ثابت کرده اند که شناخت عقلانى بشر به طور بالقوه و استعدادى در انسان وجود دارد و به مرور زمان، فعلیت مى یابد. از نظر ستون دینى نیز بشر در بدو تولد فاقد ادراک و شناخت حصولى و مفهومى است. ...
خرید و دانلود آنی فایل